باید کسی را پیدا کنم که دوستم داشته باشد
آنقدر که یکی از این شب های لعنتی آغوشش را برای من
ویک دنیا خستگیم بگشاید
هیچ نگوید وهیچ نپرسد
فقط مرا در آغوش بگیرد
وبعد همان جا بمیرم تا نبینم روزهای آینده را
روزی که دروغ میگوید
روزی که دیگر دوستم ندارد
روزهایی که دیگرمرا درآغوش نمی گیرد
وروزی که عاشق دیگری می شود...
نظرات شما عزیزان:
شیرین 
ساعت20:04---23 آذر 1392
موشی جون قربون نوشته هات اجتماع امروزیعنی نیهلیسم...ک به این جور اشعار نسبت میدن ومن کاملا باش مخالفم وحقیقت هرچقدر هم تلخ باشه پوچی به همراه نداره امیدوارم پیداش کنی ..
مرسی از نظرت خانم طلا خب البته وصد البته که حق باشماست وجای شکی نیست .